در تاریخ هنر، کم نبوده اند زنان نقاش و هنرمندی که با آثارشان نقش مهم و تاثیرگذاری در تحول هنر مدرن داشته اند. در میان این زنان هنرمند، نقش ده تن از این زنان هنرمند بیشتر از دیگران بوده است، کسانی که بسیاری از هنرشناسان و مورخان هنری در مورد اهمیت و تاثیر آنها هم‌نظرند.

 

هریت بکر

هریت بکر

هریت بکر

هریت بکر از زنان پبشگام در هنر مدرن و نقاشی شمال اروپا و اسکاندیناوی است.

او خواهر آگاتا بکر، موسیقیدان معروف نروژی، است و هر دو خواهر در تحول هنر مدرن نروژ سهم زیادی دارند.

نقاشی‌های هریت بکر از فضاهای داخلی شهرت بسیاری دارند. قدرت او در استفاده از رنگ و نورپردازی است.

هریت در نروژ، آلمان و فرانسه به تحصیل در رشته نقاشی پرداخت. او تحت تاثیر نقاشان امپرسیونیست بود اگرچه آثارش در رده هنر رئالیستی و گاه ناتورالیستی طبقه بندی شده است.

او با تاسیس مدرسه هنری نروژ در سال ۱۸۸۹، تاثیر عمیقی بر هنرمندان جوان نروژی از جمله ماری هوگ و هنریک لوند گذاشت.

“زیر نور لامپا” (۱۸۹۰) از تابلوهای مشهور اوست که در آن او دختر جوانی را در حال مطالعه زیر نور لامپا تصویر کرده است. نور آبی مسلط در تابلو، فضای دلگیر و غمزده‌ای را خلق کرده و بر تنهایی دختر جوان در شب تاکید دارد.

 

لورا نایت

لورا نایت

لورا نایت

لورا نایت، از مشهورترین زنان نقاش بریتانیا در قرن بیستم است. او تصویرگر سربازان جنگ جهانی دوم و محاکمه نازی ها در دادگاه نورمبرگ بود.

لورا نایت، تحت تاثیر نقاشان امپرسیونیست، بیشتر زنان بریتانیایی از اقشار گوناگون از زنان کولی گرفته تا زنان طبقه اشراف را نقاشی کرده است.

لورا نایت، عکاس رسمی دولت بریتانیا در جنگ جهانی دوم بود و در سال ۱۹۴۶ مامور شد به طور رسمی در دادگاه محاکمه جنایتکاران نازی شرکت کند و از آنها برای ثبت در تاریخ نقاشی کند.

یک اثر او که هم اکنون در موزه جنگ بریتانیا نگهداری می‌شود، دو ردیف از هیئت منصفه آلمانی را نشان می‌دهد که در برابر ۲۱ متهم جنگی آلمانی و افسران رژیم هیتلر نشسته‎اند. در عقب آنها هم سربازان آمریکایی با کلاه‌های سفید دیده می‌شوند.

 

جورجیا اوکیف

جورجیا اوکیف

جورجیا اوکیف

جورجیا اوکیف از مهم‌ترین زنان نقاش قرن بیستم است که به خاطر نقاشی های آبستره اش از طبیعت و بیابان های آمریکا شهرت دارد.

کارهای اولیه او بیشتر جنبه آبستره دارند. برخی از مفسران هنری شباهت تصاویر گل های او به آلت تناسلی زن را بر مبنای تئوری‌های فروید تفسیر کرده‌اند اما اوکیف خود آنها را رد کرده است.

بیشتر بخوانید:   چگونه طراحی کنیم؟

در دهه هفتاد، فمینیست‌ها او را پیشگام شمایل‌نگاری زنانه ارزیابی کردند اما اوکیف با تفسیرهای آنان نیز مخالفت کرده بود. دوره‌های فعالیت حرفه ‌ای او به نیویورک، دوره هاوایی و دوره نیومکزیکو تقسیم می‌شود.

اوکیف در سال ۱۹۶۶ به عنوان یکی از ۵۰ عضو آکادمی علوم و هنرهای آمریکا انتخاب شد و در ۱۹۷۷ جرالد فورد رئیس جمهور آمریکا مدال آزادی ریاست جمهوری را به او اهدا کرد.

 

کته کُلویتس

 کته کلویتس

کته کلویتس (نفر وسط)

کته کُلویتس، نقاش و مجسمه‌ساز برجسته آلمانی، تصویرگر بی عدالتی ها، شرایط نابسامان انسانی و تراژدی دو جنگ خانمانسوز جهانی است.

او یکی از نخستین زنان نقاش است که شورش‌های دهقانی و مبارزات کارگری و زندگی پر مشقت آنان را تصویر کشیده است.

مجموعه آثار او از جنگ‌های دهقانی آلمان در دوران قرون وسطی علیه فئودال‌ها و کلیسا بسیار مشهورند.

همچنین مجموعه‌ای با عنوان “بافندگان” که در سال‌های ۱۸۹۲ تا ۱۸۹۶ با الهام از نمایشنامه گرهارد هاپتمن خلق کرد و در نمایشگاه هنر برلین، نامزد دریافت مدال طلایی شد اما قیصر ویلهلم دوم با دادن این مدال به او مخالفت کرد.

کلویتس پسرش پیتر را در جنگ جهانی اول از دست داد. مجسمه “والدین ماتم زده”، اثری‌ست که او در سوگ فرزندش خلق کرده است .

با روی کار آمدن نازی‌ها در آلمان و آغاز تعقیب و آزار هنرمندان و روشنفکران آلمانی، کلویتس نیز از فعالیت محروم شد و آثارش از موزه‌ها و گالری‌ها جمع آوری گردید، اما یکی از کارهای او به نام “مادر و فرزندش” از سوی نازی‌ها مورد بهره‌برداری تبلیغاتی قرار گرفت.

کلویتس در سال ۱۹۴۲، پوسترهای سه‌گانه مشهورش را کشید: کودکان آلمان گرسنه‌اند، نان و جنگ دوباره هرگز. او در سال ۱۹۴۵ تنها چند روز مانده به پایان جنگ درگذشت.

 

تامارا لمپیکا

تامارا لمپیکا

تامارا لمپیکا

تامارا المپیکا نقاش لهستانی با نام اصلی ماریا گروسکی است که شهرتش بیشتر در زمینه خلق پرتره‌هایی با درونمایه اروتیک و اغواگرانه است.

بیشتر آثار تامارا آبستره‌اند، اما در پرتره‌هایش عناصر روایتی نیز دیده می‌شود. او به جای قلم مو از کاردک استفاده می‌کرد و به خاطر منحنی‌های ساده و رنگ‌های تند و زاویه های تیز، نقاشی‌هایش در سبک آرت دکو طبقه بندی می‌شوند.

تامارا تا سال ۱۹۲۵ آثارش را با نام و هویتی مردانه امضا می کرد و به نمایش می گذاشت.

او بعد از مرگ، محبوبیت بسیاری کسب کرد و جوانان هنرمند زیادی به مطالعه آثار او و کشف هنر او پرداختند.

همین طور چند نمایشنامه و فیلم نیز بر مبنای زندگی هنری او خلق شدند از جمله نمایشنامه “تامارا” نوشته جان کریزانک که بر مبنای ملاقات تاریخی او و گابریل آنونزیو نوشته شده است.

بیشتر بخوانید:   60 آگهی قدرت‌مند اجتماعی که باعث توقف و تفکر شما خواهند شد!

مدونا خواننده آمریکایی از هواداران این هنرمند است و از نقاشی های او در کلیپ های ویدئویی موسیقی خود استفاده کرده است.

 

فریدا کالو

فریدا کالو

فریدا کالو

فریدا کالو از مهم‌ترین و نامدارترین زنان هنرمند تاریخ معاصر است.

او نقاشی مدرن با گرایش‌هایی رادیکال بود و هنرش ارتباطی عمیق و تنگاتنگ با جامعه سنتی و در حال توسعه مکزیک داشت. کسی که با نگرشی پست مدرن به فروپاشی ساختارهای سنتی و زوال فرهنگ بومی می‌نگریست و به شدت تحت تاثیر هنر بومیان سرخپوست مکزیک و نقاشی‌ها، ماسک‌ها و شمایل‌های اقوام آزتک بود.

فریدا ۴۷ سال با درد و رنج زندگی کرد و با اینکه در نقاشی‌هایش بیشتر پرتره خود و جسم رنجورش را تصویر کرده است اما در عین حال نگاه انسانی و صمیمانه او به جامعه مکزیک و سنت‌ها و آئین های بومی آن به شدت در آثارش انعکاس یافته است.

 

لویی بورژوا

لویی بورژوا

لویی بورژوا

لویی بورژوا، نقاش و مجسمه‌ساز فرانسوی، یکی از پیشگامان هنر مدرن قرن بیستم است. تنهایی، اضطراب، تنش جنسی و حسادت از تم‌های آثار اوست.

او زاده پاریس و تبعه امریکا بود و تحت تاثیر هنرمندان سورئالیست اروپایی بود که بعد از جنگ جهانی دوم به آمریکا مهاجرت کرده بودند. مجموعه عنکبوت‌های او به ویژه مجسمه عنکبوت او با عنوان “مامان”، شهرتی جهانی دارند.

منتقدان، این حجم‌های بزرگ با درونمایه های جنسی را به گونه ای نمادین به تجربه های دوران کودکی او و تمایلات جنسی اش مرتبط می دانند.

لویی در مورد تجربه‌های دوران کودکی‌اش ‌گفته:” دوران کودکی من، هنوز جادو، رمز گونگی و درامش را از دست نداده ‌است. ”

او مادرش را در بیست و یک سالگی از دست داد. به دنبال آن بر اثر ناامیدی و درد، خود را در رودخانه انداخت اما پدرش او را نجات داد.

مجموعه “سلول‌ها”ی بورژوا که در ۱۹۹۳ طراحی کرد، مستقیماً به ضربات روحی دوران کودکی و نا امنی‌ای که او را احاطه کرده بود، اشاره دارد.

 

الکساندرا اکستر

الکساندرا اکستر

الکساندرا اکستر

الکساندرا اکستر، نقاش و طراح صحنه آوانگارد روسی- فرانسوی، یکی دیگر از زنان هنرمند برجسته قرن بیستم است که در تحول هنر فوتوریسم و کانستراکتیویسم، نقش مهمی داشته است.

استودیوی نقاشی او در کیف، پایگاه روشنفکران و هنرمندان آوانگارد روسی مثل آنا آخماتوا و الیا ارنبورگ بود.

او یکی از تجربه‌گراترین هنرمندان زن آونگارد روسیه در سال‌های ۱۹۱۰ تا ۱۹۳۰ بود اما ایدئولوژی کانستراکتیویست‌های روس که هنر می‌تواند در زندگی روزمره مشارکت داشته باشد را نمی‌پذیرفت.

بیشتر بخوانید:   فرانسیس بیکن

بعد از انقلاب سوسیالیستی اکتبر روسیه، او به همراه هنرمندان آونگارد روس، به تزئین خیابان‌ها و میدان‌های شهر کی یف و اُدسا به سبک آبستره و بر اساس ایده‌های انقلاب روسیه پرداخت.

در ۱۹۲۴ به فرانسه مهاجرت کرد و در آکادمی مدرن پاریس و استودیوی شخصی‌اش به همراه فرنان لژه، هنرمند سورئالیست فرانسوی به تدریس پرداخت.

دوستی و آشنایی او با پابلو پیکاسو، ژرژ براک و گرترود استاین، در این دوره تاثیر زیادی بر نقاشی‌هایش گذاشت.

“لباس برای رمئو و ژولیت” و “کالیماک” از شاهکارهای او به شمار می‌رود.

 

رمدیوس وارو

رمدیوس وارو

رمدیوس وارو

رمدیوس وارو، نقاش سورئالیست و آنارشیست اسپانیایی- مکزیکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین نقاشان مکزیک است. برخی از منتقدان هنری آثار او را به عنوان تمثیل‌هایی پست مدرن ارزیابی کرده‌اند.

او در زمان حاکمیت فرانکو بر اسپانیا به پاریس گریخت و وارد حلقه سورئالیست‌های فرانسوی شد. بعد از اشغال فرانسه در جنگ جهانی دوم نیز به مکزیک رفت و تا آخر عمر خود را در تبعید زندگی کرد.

آثار او واکنشی اعتراضی در به حاشیه راندن زنان از سوی هنرمندان سورئالیست مردسالار و زن ستیز است که به اعتقاد او هرگز همتاهای زن خود را به عنوان هنرمند نمی‌دیدند.

او همه تصاویر الهه‌گون سوئالیست ها از زنان و فیگورهای زنانه را برهم زد و در آثار گروتسک خود موجوداتی دوجنسی را با صورت هایی به شکل قلب و چشمانی درشت تصویر کرد که ترکیبی از چهره خود هنرمند و موجودات اساطیری اند.

«بافت رویاها»، «جنگ» و «بهشت گربه ها » از مهم‌ترین آثار اوست.

 

مارگریت تامپسون زوراک

مارگریت تامپسون زوراک

مارگریت تامپسون زوراک

از نخستین نقاشان فوویست و کوبیست آمریکایی بود.

او از چهره‌های مهم جنبش مدرن در آمریکا به شمار می‌رود که سهم مهمی در معرفی سبک‌های کوبیسم و فوویسم در این کشور داشته است.

مارگریت تحصیلاتش را در دانشگاه استنفورد رها کرد و به پاریس رفت و در مدرسه پست امپرسیونیست‌های آکادمی د لاپله درس خواند.

در پاریس با پیکاسو و گرترود استاین آشنا شد و با حمایت آنها نخستین نمایشگاه خود را در سال ۱۹۱۰ در پاریس برگزار کرد.

او در سال ۱۹۱۲ با ویلیام زوراک، نقاش، مجسمه ساز و نویسنده آمریکایی ازدواج کرد.

ویلیام زوراک با حمایت‌های خود، نقش مهمی در موفقیت هنری مارگریت داشت.

مارگریت پس از سفر به مصر، فلسطین، هند و ژاپن، سبکش تغییر کرد و بیشتر به کوبیسم متمایل شد.

او در اواخر عمرش به سوزن‎دوزی و و طراحی روی پارچه روی آورد. او هنر سوزن دوزی را به یک سطح هنری ارتقا داد.

 

فروزان جمشیدنژاد (روزنامه‌نگار و پژوهشگر حوزه هنر)

arti.ir