پرسونا یا “مخاطب کسب و کار” چیست و چرا باید آن را بشناسیم و بسازیم؟!
خب میدونیم که هر کسب و کاری نیاز به شناخت مخاطبین، مشتریان، خریداران، مصرفکنندگان و دیگر افراد مرتبط با کسب و کار خودش داره. عدم شناخت پرسونا و مخاطب هر کسب و کار باعث میشه تا نه محصول مرتبط و موفقی طراحی بشه و نه حتی تبلیغات به درستی انجام بشه!
پرسونا مهمترین پارامتر و ابزاری است که با روشهای مختلف به هر کسب و کار کمک میکنه تا شناخت دقیقتری نسبت به افراد درگیر با کسب و کار بدست بیاره.
حتی بازاریابی سنتی و تبلیغات سنتی هم بدون شناخت پرسونا نمیتونه به اهداف خودش برسه و هزینههای انجام شده برای جذب مشتری و فروش بیشتر، اگر شانس یارش نباشه، شکست میخوره.
شاید تا اینجا این سوال برای شما پیش آمده باشد که پرسونا دقیقا چیست؟
تعریف پرسونا
پرسونا (Persona) از جمله مواردی هست که تعریفهای زیادی براش مطرح شده. تعریف زیر به نظر دقیقترین هست:
پرسونا یعنی شخصیتسازی فرضی و البته کاملا مشخص و واضح از یک فرد که قراره مخاطب یا مشتری یا یک فرد درگیر با کسب و کار ما باشه.
همونطور که گفتیم پرسونا یک فرد واقعی نیست و در واقع یک فرد خیالی هست که ویژگیهای واضح مشتریان بالقوه محصول یا خدمات ما رو در خودش داره. درسته خیالیه یا نهایتا روی کاغذ کشیدیمش ;) اما ما باید بتونیم درست مثل یک فرد واقعی، باهاش رفتار کنیم!
اگر میخوایم یک پرسونا طراحی کنیم باید از خودمون بپرسیم: «برای چه کسی محصول/خدمات میکنیم؟»
پرسونا کمک میکنه تا بتونیم پیام هدفمند محصول یا برندمون رو نسبت به (ویژگیهای) مخاطب طراحی کنیم. بدونیم کجاست بریم سر راهش و پیام رو بهش برسونیم!
اینطوری میشه به راحتی با مخاطب ارتباط برقرار کنیم و همینطور اهداف فروش، آگاهی، اعتماد، وفاداری و … مخاطب رو بدست بیاریم.
ما برای اینکه بتونیم شخصیتسازی کنیم، نیاز به اطلاعات جامعی در مورد مخاطبین محصول/خدمات خود داریم. این اطلاعات باید برگرفته از ویژگیهای روحی و اخلاقی تا اطلاعات جنسیتی و وضعیت تأهل و حتی الگوهای فکری و رفتاری مخاطب باشه.
برای ساخت پرسونا حتما باید بتونیم نیازها، دغدغهها و انگیزههای خرید مخاطب رو بشناسیم که بتونیم برای هر مورد راهکاری ارائه کنیم. باید به پرسونایی که طراحی میکنیم یه سری علائق و ویژگیهای رفتاری نسبت بدیم تا بتونیم الگوهای خریدشون رو پیدا کنیم.
تعداد پرسونا محصول/خدمات نباید خیلی زیاد یا خیلی کم باشه (مگر در موارد خاص) باشه.
نکته خیلی مهم اینه که باید پرسونای افرادی که مخاطب ما نیستند رو هم شامل بشه. این خیلی مهم که ما بتونیم افرادی که مخاطب ما نیستن رو بشناسیم و از مخاطبین خودمون جدا کنیم!
چه کسی مخاطب من هست؟ چه کسی مخاطب من نیست؟
اطلاعات لازم برای طراحی پرسونا رو از کجا بیاریم؟
قبل از شروع فرآیند طراحی پرسونا، باید از خودمون بپرسیم به چه اطلاعاتی از مخاطبین خود نیاز داریم؟
یکی از بهترین راهها برای بدست آوردن این اطلاعات، بخش پشتیبانی هست. تماسهای تلفنی، پشتیبانیهای آنلاین و سیستم تیکتینگ یا چت آنلاین و واتساپ و …
اما راههای خوب دیگهای هم برای بدست آوردن این اطلاعات وجود داره مثل سوشال لیسنینگ و آنالیز شبکههای اجتماعی.
البته نباید از تجربیات تیم فروش غافل شد! اطلاعاتی که تیم بخش فروش از مخاطبین داره معمولا بسیار دقیق و صحیح هست.
راههای دیگهای هم داریم مثل مصاحبه با مشتریان و مخاطبین کنونی، نظرسنجی، آنالیز عملکرد محتوای موجود در سایت (استفاده از گوگل آنالیتیکس)، ایجاد آزمونهای A/B تستینگ و ساخت پروفایل مخاطبین (که خیلی مهمه و کمک میکنه)
در نهایت بعد از بدست آوردن اطلاعات مورد نظر در مخاطبین و یا مشتریان بالقوه محصول/خدمات باید کسانی که ویژگیهای مشترک دارن رو باهم در گروه قرار بدیم و از اون گروه نمایندهای رو به عنوان پرسونای انتخاب کنیم.
حالا میتونیم بر اساس پرسونای منتخب، هدفگذاری خودمون رو شروع کنیم.
مزایای شناخت و طراحی پرسونا چیست؟
پرسونا کمک میکند تا نیاز و انتظارات گوناگون افراد را بشناسید.
پرسونا کمک بسزایی به شناخت کامل کاربران میکند.
پرسونا همچون راهنمای تولید ایده است که مسیر رسیدن به هدف را هموار میکند.
ساخت یک پرسونای صحیح، گروه را به اهداف نهایی نزدیک میکند.
هنگامی که چندین پرسونای معمول یا غیر معمول میسازید، به شناخت الگوی تحقیقتان کمک میکند.
شما افرادی که تولیدات را برای آنان طراحی کردید، میشناسید و میتوانید برنامه ریزی مناسبی به منظور انتشار محتوا داشته باشید.
پرسونا به نویسنده و ویراستار وب سایت کمک میکند تا محتوا به درستی تولید شود و سئو بهینه سازی شود.
ساخت پرسونا باعث میشود سوالات صحیحی در خصوص اهداف و تولیداتتان بپرسید و بر اساس پرسونای کاربران پاسخ دهید.
ثبت ديدگاه